پرتاب

آنچه مصلحت نیست که بیان شود!

پرتاب

آنچه مصلحت نیست که بیان شود!

مهدی می‌خواهد برگردد اما پدرش می‌گوید مصلحت نمیداند...

سنگ تمام وکیل خانوادگی برای آقازاده لندن‌نشین؛
 مهدی هاشمی نه پرونده‌ای دارد نه احضار شده/ مهدی می‌خواهد برگردد
 اما پدرمصلحت نمیداند

درحالی که بیشتر از دو سال از خروج مهدی هاشمی رفسنجانی از کشور و بازنگشتن او به ایران حتی پس از آنکه مقامات قضایی کشور از رسیدگی به پرونده اتهامات مالی و همچنین نقش او در اغتشاشات سال 88 خبر دادند، می‌گذرد، وکیل خانواده هاشمی رفسنجانی از اساس احضار شدن موکلش را زیر سوال برد و این موضوع را غیرقانونی خواند.

"محمود علیزاده طباطبایی" امروز در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران به بیان نکاتی در زمینه پرونده مهدی هاشمی پرداخته که با توجه به حساسیت افکار عمومی نسبت به این پرونده، قابل تامل به نظر می‌رسد. حضور دو ساله مهدی هاشمی در لندن و انتشار اخباری در مورد ثبت نام فرزندان وی در مدارس این شهر و همچنین حضور چندین باره او در کشور امارات و دیدار با مادرش -عفت مرعشی- که پیش از این، رسانه‌ای شده، با واکنش دانشجویان و مردم روبرو شده و هنوز این سوال پاسخ داده نشده که فرزند کوچک هاشمی رفسنجانی چه زمانی به ایران بازمی‌گردد تا پاسخگوی اتهاماتش باشد.

البته چندی پیش سخنگوی قوه قضاییه، اتهامات مهدی هاشمی را مالی و غیرمالی اعلام کرد و از رسیدگی پرونده وی به محض ورود به تهران خبرداد و تاکید کرد به محض ورود متهم، با او همانند سایر متهمان برخورد و پرونده اش در دستگاه قضایی بررسی می شود. وی همچنین در یکی از نشست‌های خبری خود در واکنش به این ادعا که تاکنون برای مهدی هاشمی احضاریه صادر نشده است، تصویر احضاریه را به خبرنگاران نشان داد.

با این حال، وکیل فرزندان هاشمی با بیان اینکه مهدی اصلاً تاکنون به دادگاه برای پاسخگویی به سوالات احضار نشده و نیازی نیز به آمدن وی به ایران نیست، مدعی شده است که‌ "با توجه به اینکه برای اتهامات مهدی هاشمی دلایل دادگاه کافی نمی باشد، اگر بخواهند وی را احضار نمایند، کارشان غیرقانونی است و دستگاه قضایی نیز تاکنون هیچ احضاریه ای به مهدی ابلاغ نکرده است."

وی همچنین پذیرفتن مسئولیت پرونده هاشمی توسط حجت‌الاسلام والمسلمین رییسی معاون اول قوه قضاییه را تکذیب کرد و گفت: "با توجه به اینکه قانون برای  پذیرفتن پرونده هر فردی و گروهی توسط قضات و مسئولان قضا تکلیف را برهمگان روشن کرده است و اگر اتهامی متوجه شخصی و گروهی شود باید شکایت خود را طبق قانون در دادگاه و دادستان تسلیم و دادستان نیز پرونده را به بازپرس ارجاع دهد، بازپرس زمانی که دلیل را برای احضار متهم و مشتکی عنه کافی بداند، دستور جلب را صادر خواهد کرد."

این اظهارات علیزاده طباطبایی درحالی است که بیشتر از یک سال از صدور حکم جلب مهدی هاشمی توسط دستگاه قضایی و تایید رئیس قوه قضاییه می‌گذرد و این حکم بارها به صورت گسترده توسط رسانه‌ها منتشر شد و خود آقای علیزاده هم در همان زمان نسبت به این مساله مطلع شد و واکنش نشان داد.

از سوی دیگر، علیزاده طباطبایی در سخنان خود هیچ اشاره‌ای به کشفیات چندی پیش مأمورانی که با حکم دادستانی دفتر مهدی هاشمی در دانشگاه آزاد را تفتیش کردند و گفته می‌شد برخی اسناد نفتی در میان آنها بوده، نکرده و با اظهار بی‌اطلاعی در مورد این ماجرا گفت: «مهدی فعالیت انتخابات سال 88 را نظارت و اسناد مدارکی را در این رابطه در دفتر کارش ثبت کرده بود و فقط خودش و شخص هاشمی از آن اطلاع داشت که قبل از اعلام نتایج قطعی آرا از سوی وزارت کشور آن اسناد و اطلاعات را در دفتر کار خود منهدم کرد.»

علیزاده همچنین در سخنانی عجیب، از اساس مساله دخالت مهدی هاشمی در اغتشاشات پس از انتخابات را که مورد تایید مسئولان ذی‌ربط هم قرار گرفته، تکذیب کرد و البته در اظهاراتی متناقض با سخنان چندی پیش حجت‌الاسلام اژه‌ای که از امکان پیگیری قضایی وی توسط پلیس بین‌الملل (اینترپل) خبر داده بود، مدعی شد: «من بارها با مهدی در خارج از کشور ملاقات داشته‌ام و از سوی دادگاه تاکنون هیچ اتهامی به وی در این زمینه تفهیم نشده است. از سوی دستگاه امنیتی، انتظامی یا دادستان به شکل مستقیم اتهام متوجه کسی شود، برای او احضاریه ابلاغ و اگر اتهام سنگین باشد، به گونه ای که قانون مشخص کرده، حکم جلب صادر می شود.»

وکیل خانواده هاشمی به علت سفر او به انگلیس هم اشاره کرده و با بیان این مساله که هاشمی رفسنجانی مانع از بازگشت او به کشور است، عنوان داشت: «مهدی به صورت قانونی برای ماموریت دانشگاه آزاد از کشور خارج شده و در آنجا به این جمع‌بندی رسیده که در دانشگاه آکسفورد دوره دکترای علوم سیاسی خود را بگذراند. مهدی خیلی اصرار دارد به ایران برگردد و به تمامی شبهات در زمینه پرونده خود به دادگاه پاسخ دهد ولی هاشمی مصلحت نمی داند که وی در این برهه از زمان به ایران بازگردد.»

چنانچه ادعای علیزاده طباطبایی صحت داشته باشد، اصرار هاشمی رفسنجانی برای ممانعت از بازگشت پسرش به کشور در حالی که فعالان سیاسی معتقدند مهدی هاشمی حلقه مفقوده و کلید اسرار بسیاری از حوادث انتخابات گذشته ریاست جمهوری و سر حلقه برخی از پرونده های اقتصادی است که بازگشتش به ایران قطعا می‌تواند روشن کننده بسیاری از ناگفته ها باشد.

البته خود مهدی هاشمی چندی پیش با انتشار نامه‌ای از لندن، مدعی شده بود که اگر فشار بر روی دادگاه و دستگاه قضایی نباشد و قاضی به صورت مستقل عمل کند، او قطعا تبرئه خواهد شد! در واقع در حالی که هنوز مهدی هاشمی به ایران برنگشته و دادگاه و قاضی رسیدگی به اتهامات او مشخص نشده است، او دادگاه‌ها و قضات قوه قضائیه را به داشتن وابستگی سیاسی و بی‌عدالتی متهم کرد.

به همین دلیل بود که در همان زمان این سخنان قوت گرفت که طرح چنین اتهاماتی ممکن است مبنایی برای نپذیرفتن و زیر سوال بردن رأی احتمالی محکومیت مهدی هاشمی و متهم کردن قاضی به بی عدالتی و تأثیرپذیری از فشارهای بیرونی قرار بگیرد؛ هر چند که روند دادگاه و صدور حکم بر پایه عدالت و قانون پیش رفته باشد؛ رویکردی که در مصاحبه جدید وکیل خاندان هاشمی رفسنجانی نیز به صورت پررنگ دیده می‌شود.

نابودی دشمنان اسلام  و ایران و مقام معظم رهبری صلوات...

خستگی تا کی؟

سلام

امیدوارم مثل من خسته نباشید و با انرژی همچون طوفان باشید. خیلی وقتی هست که مطلبی نزدم! راستشو بخواهید دیگه حوصله قبل رو ندارم. آدم دانشجو و غریب تو شهر غریب حوصله هیچی رو نداره. تو این مدت اتفاقات و سخنان زیادی ایجاد شده است که برای ما مهمترینشان سخنان آقاست. یک اتفاق نا میمون هم در این مدت افتاد که همه میدانیم! ...300000!!!!

بی خیال! فردا احمدی نژاد داره میاد همدان! منم تازه از قزوین اومدم! نمیدونم برم یا نه؟ استقبالو میگم دیگه!!! ولش! بیشتر اومدم که بگم به چند نفر انسان ولایی و پای کار احتیاج دارم که یه سایت گرافیکی، نوشتاری تاسیس کنیم. هرکی مایل بود فقط ایمیل بزنه! بحثی که مطرح کردم خیلی جدیه! خیلی از رفقا خسته شدن و ول کردن و رفتن! نمیدانم در این جنگ رفقا فکر میکنن باید فرمانده باشن! آقا اصلا شما فرمانده، من سربازم! پا به رکابم، پس بسم ا...

امروز کیهان، استاد شریعتمداری یه نوشته قشنگی نوشته بودند:


"طی چند روز اخیر، بروبچه های بسیجی این پیامک رو از طریق تلفن های همراه خود برای یکدیگر می فرستند. پیامکی کوتاه با معنا و مفهومی بلند. بخونید؛

«گردان پشت میدون مین رسیده و زمین گیر شده بود. چند نفر رفتند معبر باز کنند. او هم رفت، 15 ساله بود. چند قدم که رفت، برگشت. یعنی ترسیده؟! خب! ترس هم داشت! او اما، پوتین هایش را به یکی از بچه ها داد و گفت؛ تازه از گردان گرفتم، حیفه! بیت الماله!... پابرهنه رفت!... راستی 3هزار میلیارد تومن چندتا پوتین میشه؟!»"

دلم برای یه یادواره شهید تنگ شده! دلم برای شهدا تنگ شده! دلم برای تاریکی شب تنگ شده! دلم برای یه شونه گرم تنگ شده! دلم برای یه دل سیر گریه کردن تنگ شده! دلم تنگ شده! آقا بیا که دلم برات تنگ شده! مهدیا.... مهدیا بیا...

منتظر ایمیل رفقا برای همکاری هستم: partab2010@yahoo.com


تو در بدر، بدر بدری و در قدر، قدر قدر یا علی...

سلام

روز و شبتان به خیر!


شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب دلهای شکسته، شب فرود مکتب، شب ورود پاکی، شب نزول قرآن، شب خروج پستی، شب قرآن، شب حافظ قرآن، شب کاتب قرآن، شب علی، شب مولایم علیست...



امیدوارم مورد قبول واقع شود. یا علی


برای دانلود در اندازه واقعی و با کیفیت بالا جهت بنر و ...:

ادامه مطلب ...

همایش حزب ا... سایبری

به نام حق

سلام

روز و شبتان خوش و طاعات قبول درگاه حق انشاا...

دیشب در مراسم حزب ا... سایبری خیلی ها را دیدم که دلم خیلی می خواست ببینمشان! فکر میکردم با افراد سن بالایی خواهم دیدار کرد اما نه! همه هم سن و هم قد و قواره خودم بودند و البته با کمال تر و بزرگتر. همایش درکل بد نبود! تمام مراسمو دو سه نفر که شاخصشون عکاس مسلمان (سید شهاب الدین واجدی) بود! امیر علی (فرزند آقا سید شهاب) رو هم دیدم! ماشاا... چه پسری بود! خلاصه مراسم خوب بود! من دیر رسیدم! وسطای مراسم رسیدم! مسئول فیلترینگ و آقای فلاح با عرض معذرت چیزه به درد بخوری نفرمودند! حاج حسین یکتا هم در عرض چند دقیقه کوتاه صحبتش خیلی زیبا و شیوا سخن فرمودند! بیانیه ای هم که در مورده این گروه بود که توسط کارگردان و مستند ساز متعهد کشورمان جناب آقای سهیل کریمی خوانده شد کامل و جامع بود! بعدشم حاج آقا مرادی حرفهایی زیبا زدند! محیط خیلی صمیمی بود! همه همدیگرو مثل هم می دونستند! بی خیال خاطره که نمینویسم!

می خواستم یه چیزی بگم که به آقای محمد حسنی(مسئول دوئل) هم پیغام دادم و عرض کردم. دیشب موقع افطار به طور اتفاقی سر میز آقای سهیل کریمی و چند نفر از دیگر دوستان نشستم! یکی از آن دوستان مسئول مبارز کلیپ بود! از هم صحبتی باهش خیلی خوشحال شدم! در حالی که برای خود آدم بزرگی بود بهم افتخار هم صحبتی شدن با خودش رو داد! آدم خوش چهره و نورانی بود! مراسم یک نقطه بارزی هم داشت! به طور تصویری و آنلاین توسط خانم قاسمی (خبرنگار پرس تی وی) به انگلیس وصل شدند و در مورد اتفاقات انگلستان صحبت کردند!  که چند تا از عکساشو پایین گذاشتم! نمیدونم چرا امروز بد مینویسم! خسته شدم!

خلاصه سر سفره نشستن با افرادی چون آقای سهیل کریمی و آقای مبارز کلیپ برام خیلی ارزشمند و گوارا بود! اصلا چی می خواستم بگم؟ 

می خواستم یه چیزی بگم که به آقای محمد حسنی(مسئول دوئل) هم پیغام دادم و عرض کردم. در کل مراسم همه بچه ها و بزرگان با اینکه خیلی هاشون همدیگه رو نمی شناختند ولی با هم صمیمی بودند و در واقع یکی بودند. اما نکته ای وجود داشت؛ این مراسم برای آن بود که ما هم اندیشی کنیم و با هم متحد شویم و سیلی محکمی در عرصه جنگ نرم و شبکه های اجتماعی به دشمن بزنیم! اما جاهایی یکی نبودیم! در صحبت های آقای مومن نسب (مسئول به اصطلاح فیلترینگ و در واقع ارتباطات وزارت ارشاد) و آقای مرادی حرف هایی وجود داشت که با افکار بعضی از دوستان تناقض داشت و دوستان در کمال ناباوری در سر سفره افطار علیه این آقایانی که حضور نداشتند نطق فرمودند! ما یکی هستیم؟ ما پشت هم هستیم؟ ما هدفمان یکیست؟ ما برای خدا کار می کنیم؟

همه ی این سوالها برای شماست جواب دهید!

درست است که در این وادی خیری در این دنیا ندیدیم و فقط ضرر بوده است ولی برای خیلی از دوستان هم بوده که باید حذف شوند! آنهایی که برای نون در آوردن به این راه آمدند باید بفهمند که افرادی هستند که در زمان جنگ از مغازه ها و شهر دزدی می کنند و کار را برای مردم و دیگران سخت می کنند!

مواظب باشیم که ستون پنجم به جمع ما نپیوندد!

افراد گمنام افرادی مثل بچه های مراسم دیشب بودند که بی ریا پای کار بودند! موقع رفتن از هرکس وقتی آدرس میدان آرژانتین رو میپرسیدم نمیدانست! آنجا بود که فهمیدم من تنها مسافر نیستم و خیلی ها حتی از جاههایی دورتر از همدان هم آمده اند!

گفتم همدانی هستم چون دیشب فهمیدم خیلی ها با اسم واقعی خود در اینترنت هستند و رنجش را هم میکشند و بی منت کار میکنند اما من هنوز هم خسارت اسم نوشتن در وبلاگ های قبلیم را جبران نکرده ام پس معذورم.

امیدوارم همه ما حزب ا... سایبری ها زیر سایه صاحب حزب ا... همچون سروقامتان بایستیم و سربازان خوبی باشیم.

و من ا... التوفیق


سلامی دوباره به پرتابگران...!!!

سلام

روز و شبتان خوش

طاعات و عباداتتان قبول درگاه حق انشاا...

خوبین؟

چه خبر؟

تعجب کردین برگشتم؟

الان همه رو جواب میدم.

خوب که هستین انشاا... انرژی داشته باشید. دنیا به آخر نرسیده! شما الان پشته یک صفحه پر از چرت و پرت اعم از LED و سیم و ... نشسته اید. ببینید چه تصویر زیبایی به شما می دهد. بله! به شما لبخند می زند! شاد باشید.

خبر هم سلامتی! شکر خدا همه چیز زیر سایه آقا امام زمان (عج) در گذر است. فقط از عمرمون کم شد. حیف! بی خیال! حالارو بچسب!

میدونم تعجب نکردین! من خیلی پررو تر از این حرفام که کم بیارم! آخه من بچه پررو... ام!

راستشو بخواین بعد از اون آزمون کذایی که بچه های سازمان سنجش ترتیب دادن که کله همممونو بخوابونن (که البته ناگفته نمونه که خوابوندن) ما هم کمی افسرده شدیمو افتادیم گوشه خیابان، تو جوب! شوخی کردم! کمی استراحت میکردم! البته وقتی جواب اومدو فهمیدم چه گندی زدم، زدم کوچه بی خیالی!

خلاصه حال رو عشق است، ما بقی با خداست! فعلا حس ندارم بیشتر بنویسم فعلا بای!

ا! صبر کنید یادم رفت بگم...

ماهه رمضونه! ماهه خودش! کمی بهش نزدیک بشین! فقط سعی کنید کمی نزدیک بشین! از این به بعد یک کارخوب به کارهاتون اضافه کنید! منو که خیلی محتاجمو دعا کنید!

التماس دعا

نوکره همه نوکرایه آقا...

فرجش صلوات...

یا علی

همه چیز جز اعتماد...

سلام و روز و شبتان به خیر انشاا....

خیلی وقته که مطلب نزدم. راستش را بخوهید حوصله هیچ چیز و هیچ کس را جز یک نفر ندارم.

بگذریم. هر روز کلمه ای جلوی چشمانم را می گیرد و آن چیزی نیست جز اینکه زندگی سخته!

اما اگر، اگر به یادم بیاید که خدایی هم هست؛ یاد توکل و اعتماد خواهم افتاد. داستانی خواندم زیبا؛ فردی در هوای بسیار سرد و کشنده در کوهی گیر افتاد و ناگهان از کوهی سر خورد و طنابی را به محکمی گرفت و در بین هوا و زمین گیر کرد. از خدا که تنها امیدش در آنجا بود کمک خواست. از آسمان صدایی دلنشین آمد که گفت: آیا به من اعتماد داری؟

فرد گفت: بله

ندا آمد که پس طناب را رها کن!

آن فرد طناب را رها نکرد و ...

چند روز بعد یک گروه امداد فردی را یخ زده در حالی که طنابی را به سختی گرفته بود در یک متری سطح زمین پیدا کردند.

اعتماد؟ توکل؟

ما از این کلمات چه معنایی داریم؟

آیا فقط زبانا این کلمات را قبول داریم یا نه، قلبی است؟

زندگی سخته ولی کسی اون بالا هست که هوامون رو داره....

نزدیک نیمه شعبانیم...

ایشاا... آقا زودتر بیاد. آقا خسته ایم زودتر بیا...

صلوات...

همه چیز تمام شد!!!!

سلام

روز و شبتان به خیر...

هیچی نمی خواهم بگویم. یعنی حوصله هیچ چیز را ندارم. شاید همه چیز حتی این وبلاگ را تعطیل کنم. همه چیز برایم عوض شده. شاید باورتان نشود امروز بعد از کنکور از جاهایی که روزی 100 بار عبور میکردم عبور کردم و اون مکان ها برام تازگی داشت. همه چیز برام عوض شده واقعا عوض شده. شاید باید کسی در سر جلسه کنکور خودکشی کند که کنکور برداشته شود. یکی دوسال جان کندن واقعا جان کندن برای دانشگاه؟؟؟!!!!

هیچی نمی خواتم بگم فقط خواستم بگم:


کنکور 90 تمام شد!!!!